مسافر عزیز
امروز نازگلم باباش رفته مسافرت خیلی نارحت میشه بابا نباشه دیشب به من میگه بریم خونمون بابا بیاد خونه گفتم آخه مامان جونم بابا رفته مسافرت نیست نازدونه میگه بابا بیدور (بیشور) رفت
عزیزم دیشب خواب خیلی بدی دیدم وخوشحال شدم که خواب بود آخه دیدم که مامان صغری به مامان
زهرا میگه شیرین سارینا رومیزنه توصورتش مامانی گفت اگه دوباره تکرار شد تصمیم میگریم من هم ناراحت شدم گفتم بچه ی خودمه اما........ بیشتر ناراحت این شدم که واقعا تورو میزدم
خوشحالم که خواب بود ولی تواینقدر ماهی که بعید میدونم در واقعیت پیش بیاد
ازصمیم قلب دوستت دارم هم دختر طلا وبابای بلا
دختر نازم خیلی به باباش وابسته ای وقتی بابا رفته ناراحت میشی وزود حس میکنی عاشقتم
انشالله بابا فردا به سلامتی میاد و عزیز دلم خوشحال میشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی