شیرینی زندگیمان سارینا جون وشیطنت هایش دخترنازم که دراین روزها بسیارحساس وتیزبین شده ودرحال الگوبرداری احساس میکنم بااین احوال وظیفه ی من سخت ترمیشود واین که میگویند بچه های رفتارهای پدر ومادر راضبط میکنندوآن راتکرارمیکنندواقعی است آخه من به باباجون وقتی مخالفت میکنم میگم نه بیخودوقتی داشتم صحبت میکردم با باباجون یهو هی گفت بیخود بیخود مامان کلی ذوق کرد وفشارت دادم بوسیدم آخه خیلی ازم تقلید میکنه نمازم که تموم میشه میاد میگه (قبول باشه)ازحمام میام میگه(عافیت باشه) میره خونه مامان صغری میاد صداش رومیکشه میگه (سسسلللام) جالب اینجاست که من بهش نگفتم بگو چون خودم به خودش میگم بهم میگه فداش بشم خیلی دوستش دارم ودوستم داره وخیلی بهم وا...